شهر هوشمند اگر فقط بر فناوری تمرکز کند و مردم را به کناری رانَد، فرصتهای بزرگی را از دست میدهد. برای اینکه شهر هوشمند واقعاً انسانی و عادلانه باشد، باید مردم را در تصمیمگیری سهیم کنیم، عدالت اجتماعی را تضمین کنیم و از تمرکز قدرت در دست عدهای خاص جلوگیری کنیم.
مشارکت مردم: از مصرفکننده به ذینفع فعال
- در ایران، مقاله «شهر هوشمند و حقوق شهروندی: الزامات و تکالیف» گزارش میدهد که در شهر هوشمند، شهروندان نه تنها خدمات دریافت میکنند، بلکه در برنامهریزی و تصمیمسازی نیز باید نقش داشته باشند.
- پروژه شهر هوشمند تهران نشان داده است که برای موفقیت، باید سازوکارهایی برای مشارکت مردمی ایجاد شوند که مردم بتوانند مستقیماً در تعیین اولویتها شرکت کنند.
- از دیدگاه بینالمللی، مقاله «Substantively smart cities – Participation, fundamental rights and temporality» تأکید میکند که مشارکت واقعی شهروندان باید همراه با تضمین حقوق بنیادین مثل حفاظت داده، عدم تبعیض و قانونگذاری باشد تا شهر هوشمند معنا پیدا کند.
- در مقاله «Integrating “The Smart” Into Participatory Planning and Equity» محققان میپرسند چگونه برنامهریزی هوشمند شهری میتواند نابرابریها را کاهش دهد و مشارکت جامعه را در معرض سیاستگذاری قرار دهد.
چالشها در مشارکت مردم
- ساختارهای تصمیمگیری سنتی ممکن است اجازه مشارکت واقعی ندهند.
- نابرابری دیجیتال باعث میشود برخی گروهها توانایی مشارکت نداشته باشند.
- فقدان اعتماد به نهادهای شهری باعث کمرنگ شدن مشارکت میشود.
عدالت شهری در عصر هوش شهری
- در مقاله «Social justice implications of smart urban technologies»، محققان هشدار میدهند که فناوری هوشمند در عمل ممکن است نابرابری را تکرار کند چون عمدتاً منافع تکنولوژی محور را اولویت میدهد.
- مقاله «Clarifying the social justice dimension of smart cities» نشان میدهد عدالت اجتماعی یکی از ابعاد ضروری شهر هوشمند است که اغلب در طرحها نادیده گرفته میشود.
- در ایران، پژوهش «طراحی مدل حکمرانی شهر هوشمند بر اساس عدالت شهری با رویکرد مشارکت الکترونیکی» نشان میدهد که برای سلامت و رفاه شهروندان، باید حکمرانی مبتنی بر عدالت و مشارکت الکترونیکی طراحی شود.
ابعاد عدالت شهری در شهر هوشمند
- عدالت دسترسی: همه اقشار جامعه باید به فناوری، داده و خدمات هوشمند دسترسی داشته باشند.
- عدالت توزیعی: منافع ناشی از فناوری و سرمایهگذاری باید به شکل متوازن بین مناطق شهری تقسیم شود.
- عدالت شناسایی: در طراحی سیاستها و خدمات باید هویتها، نیازها و تفاوتهای فرهنگی و اجتماعی دیده شوند.
جلوگیری از تمرکز قدرت در تکنولوژی
- فناوریهایی مانند اینترنت اشیا، سامانههای هوش مصنوعی و دادهکاوی اگر توسط عده معدودی کنترل شوند، قدرت تمرکز مییابد و امکان سوءاستفاده افزایش مییابد.
- کتاب Uneven Innovation: The Work of Smart Cities تأکید میکند نوآوری هوشمند ممکن است الگوهای نابرابری شهری را تشدید کند و نیاز به چارچوبی عادلانهتر دارد.
- در نظریه عدالت شهری دیجیتال، پژوهشگران پیشنهاد میدهند قدرت اجرایی فناوری باید تفکیک شود. و نظارت عمومی بر آن صورت گیرد تا فناوری در خدمت مردم باشد، نه برعکس.
- پروژههایی مانند پلتفرم مشارکتی PlaceSpeak، به مردم امکان میدهند در حوزه جغرافیایی خود نظرات دهند و مشارکتی عادلانهتر در تصمیم شهری داشته باشند.
راهکارها برای ارتقای مباحث اجتماعی در هوش شهری
- طراحی مشارکتی از ابتدا
مردم را در طراحی خدمات هوشمند وارد کنید، نه اینکه پس از اجرا به آنها اطلاع دهید.
- تضمین دسترسی دیجیتال برابر
فراهم کردن زیرساخت اینترنت، آموزش دیجیتال و امکانات برای گروههای کممنابع.
- شفافیت و حسابرسی عمومی
دادهها، الگوریتمها و تصمیمگیریها باید قابل رصد باشند و گزارش شوند.
- تفکیک قدرت فناوری
کنترل فناوری و داده نباید در انحصار نهاد یا شرکت خاصی باشد؛ نظارت مستقل لازم است.
- سیاستگذاری مبتنی بر عدالت
هنگام تخصیص منابع، پروژهها و خدمات، عدالت اجتماعی را معیار اصلی قرار دهید.
- نظام بازخورد دائمی
شهروندان بتوانند بازخورد بدهند و عملکرد فناوریها را نقد کنند.
نتیجهگیری
هوش شهری زمانی موفق است که مردم در آن سهیم باشند، عدالت به شکل ملموسی اجرا شود و قدرت فناوری متوازن توزیع گردد. وقتی مشارکت واقعی برقرار باشد، شهر هوشمند میتواند به بستری قابل اعتماد، انسانی و عادلانه تبدیل شود. برای اینکه این مقصد محقق شود، مدیران، برنامهریزان و مهندسان باید از ابتدا انسان و عدالت را در مرکز طراحی قرار دهند، نه تکنولوژی را.
برای دسترسی به مقالات بیشتر، پروژههای نو و تحلیلهایی درباره هوش شهری و فناوریهای شهری، به وبسایت ما سر بزنید.