در عصر شهرهای هوشمند، آنچه زمانی تنها زیرساخت روشنایی یا تبلیغات بود، اکنون به سامانههایی تبدیل شده است که تابلوها و پایههای شهری را به اجزای دادهمحور و چندمنظوره بدل میکنند؛ پایهها و تابلوهایی که نور میدهند، اینترنت میرسانند، اطلاعات محیطی ثبت میکنند و زیر پوست شهر «زنده» شدهاند.
در هر خیابان شهر مدرن، تابلوها و پایههای روشنایی دیگر فقط اجزای ایستا نیستند. آنها به «مبلمان شهری هوشمند» تبدیل شدهاند؛ یعنی تجهیزاتی که مجهز به سنسور، پردازنده، اتصال شبکه و نمایشگر هستند و اطلاعاتی درباره وضعیت محیط، ترافیک، کیفیت هوا، تبلیغات و حتی شارژ خودرو عرضه میکنند.
در این مقاله به بررسی چرایی «زنده شدن» تابلوها و پایهها در شهر هوشمند، فناوریها، فرصتها، چالشها و چشمانداز پیشرو خواهیم پرداخت.
پایههای روشنایی و تابلوها اکنون میتوانند نه فقط نور بدهند یا پیام نمایش دهند، بلکه مجهز به دوربین، سنسور کیفیت هوا، ماژول Wi-Fi، شارژر وسیلههای الکترونیکی و صفحهنمایش اطلاعاتی شدهاند. برای مثال، گزارشی میگوید: «پایه شهری هوشمند (smart pole) ترکیبی از روشنایی LED، دوربین، ایستگاه شارژ خودرو، اینترنت پرسرعت و نمایشگر اطلاعات است».
استفاده از این تجهیزات امکان صرفهجویی در انرژی، کاهش هزینههای نگهداری و افزایش خدمات شهری را فراهم میکند؛ طبق گزارشی، پایههای هوشمند مجهز به نور LED پیشرفته میتوانند تا حدود ۴۰ تا ۵۰ ٪ در روشنایی شهری صرفهجویی کنند.
تابلوهای راهنمایی هوشمند، نیمکتهای دارای اتصال به اینترنت، ماژولهای شارژ موبایل، همه اینها باعث ارتقای تجربه شهری میشوند و حس حضور و تعامل را در فضای عمومی افزایش میدهند. بهعنوان مثال، مطالعهای با موضوع مبلمان خیابانی هوشمند نشان میدهد که کاربران و غیر کاربران، ارزش دیجیتال شدن این تجهیزات را تحسین کردهاند.
پایههای هوشمند (Smart Poles): اینها پایههای روشنایی معمولی نیستند، بلکه شامل ماژولهای مختلفی مثل سنسورهای محیطی، Wi-Fi، نمایشگر، شارژر خودرو، دوربینهای نظارتی هستند.
تابلوها و نمایشگرهای شهری هوشمند (Digital Signage on poles): ترکیب نمایشگرهای LED با اتصال اینترنت، دادههای زمان واقعی، تبلیغات و اطلاعرسانی عمومی.
اینترنت اشیا (IoT) و تجزیهوتحلیل داده: با اتصال این تجهیزات به شبکه، شهرها میتوانند وضعیت محیط، ترافیک، مصرف انرژی، خرابی تجهیزات را بهصورت لحظهای رصد کنند.
استانداردها و پروتکلها: برای هماهنگسازی این تجهیزات، پروتکلهایی مانند TALQ Protocol تعریف شده که ارتباط بین تجهیزات شهری را ممکن میسازد.

افزایش ایمنی و کیفیت نورپردازی معابر، کاهش نقاط تاریک، افزایش نظارت و واکنش سریعتر به خرابیها.
ایجاد بستر تبلیغات هوشمند، اطلاعرسانی شهری، ماژولهای خدماتی (مثلاً شارژ موبایل، اینترنت رایگان) برای شهروندان.
تجمیع زیرساختهای چندمنظوره با صرفهجویی در فضای شهری و هزینهها.
امکان تولید دادههای شهری ارزشمند برای برنامهریزی بهتر، مدیریت ترافیک، سیاستهای محیطزیستی.
هزینههای بالا در نصب اولیه، ارتقاء، نگهداری و انطباق با زیرساختهای موجود و قدیمی.
نیاز به هماهنگی بین دستگاههای مختلف شهری، شرکتهای فناوری، اپراتورهای مخابرات و شهرداریها برای مجوز، زیرساخت Right-of-Way، برق و فیبر.
موضوع امنیت داده و حریم خصوصی: تجهیزات مجهز به دوربین، سنسور و اتصال اینترنتی ممکن است نگرانیهایی را ایجاد کنند.
طراحی و زیبایی شهری: مبلمان خیابانی هوشمند باید ضمن فناوری بودن، با ساختار بصری و معماری شهری همخوانی داشته باشد تا مزاحمتی ایجاد نکند.
نیاز به استانداردها و قوانین شفاف جهت تامین بهرهوری، نگهداری و مدیریت طولانیمدت.
شهرها رو به سمت «خیابانهای هوشمند» حرکت میکنند؛ جایی که تابلوها و پایهها نه فقط اجزای ثابت شهر، بلکه گرههای فعال خدمات و داده هستند. طبق برآوردها، بازار مبلمان شهری هوشمند تا دهه آینده رشد قابل توجهی خواهد داشت.
در آینده، ممکن است هر پایه روشنایی یا تابلو، بخشی از شبکه حکمرانی شهری، اینترنت اشیا، سیستم شارژ خودرو برقی، نمایشگر اطلاعرسانی و ایستگاه خدماتی باشد. این یعنی زیرساخت شهری که «زنده» است، واکنشپذیر و متصل.
تابلوها و پایههای شهری اکنون تنها نماد و ابزار شهری نیستند؛ آنها به سامانههایی تبدیل شدهاند که رابط بین شهروند، فضا، داده و خدماتاند. وقتی این تجهیزات هوشمند میشوند، «زیر پوست شهر» واقعاً زنده میشود جریان داده، جاری شدن خدمات، تجربه بهتر برای شهروندان. این انقلاب خیابانی، پلی است میان زیرساختهای سنتی و شهر هوشمندی که میخواهیم.
برای مطالعه مقالات بیشتر به سایت خانه متاورس ایران سر بزنید.