امنیت سایبری دیگر محدود به تیمهای فنی و واحد IT نیست. با پیچیدهتر شدن حملات سایبری، افزایش دورکاری و ورود هوش مصنوعی به میدان تهدیدها، تمام بخشهای یک سازمان از مدیریت ارشد تا منابع انسانی و کارمندان عادی نقشی مستقیم در حفظ امنیت اطلاعات دارند. این مقاله توضیح میدهد چرا امنیت سایبری به یک مسئولیت سازمانی تبدیل شده و چگونه میتوان آن را بهدرستی در کل سازمان نهادینه کرد.
امنیت سایبری دیگر محدود به تیمهای فنی و واحد IT نیست. با پیچیدهتر شدن حملات سایبری، افزایش دورکاری و ورود هوش مصنوعی به میدان تهدیدها، تمام بخشهای یک سازمان از مدیریت ارشد تا منابع انسانی و کارمندان عادی نقشی مستقیم در حفظ امنیت اطلاعات دارند. این مقاله توضیح میدهد چرا امنیت سایبری به یک مسئولیت سازمانی تبدیل شده و چگونه میتوان آن را بهدرستی در کل سازمان نهادینه کرد.
تا چند سال پیش، امنیت سایبری بیشتر به فایروال، آنتیویروس و تنظیمات شبکه خلاصه میشد. اما امروز، بسیاری از نفوذهای موفق نه از طریق ضعف فنی، بلکه از طریق خطای انسانی، تصمیمهای مدیریتی اشتباه یا فرآیندهای نادرست سازمانی اتفاق میافتند.
گزارشهای معتبر جهانی نشان میدهند که بخش بزرگی از حملات موفق، از ایمیلهای فیشینگ، دسترسیهای بیش از حد یا استفاده نادرست از ابزارهای دیجیتال شروع میشوند؛ مسائلی که مستقیماً به رفتار افراد در سازمان مربوط است، نه فقط به زیرساخت IT.
یکی از بزرگترین اشتباهها این است که تصور کنیم کارمندان عادی نقشی در امنیت سایبری ندارند. در واقع، هر کارمند یک نقطه ورود بالقوه برای حمله محسوب میشود.
کلیک روی یک لینک آلوده، دانلود یک فایل ناشناس یا حتی استفاده از رمز عبور ضعیف میتواند کل شبکه سازمان را در معرض خطر قرار دهد. به همین دلیل، آموزش مفاهیم پایه مثل فیشینگ (Phishing) و مهندسی اجتماعی به تمام کارکنان، امروز یک ضرورت است، نه یک گزینه.
امنیت سایبری بدون حمایت مدیریت ارشد عملاً شکستخورده است. تصمیمهایی مثل:
همگی در سطح مدیریت گرفته میشوند. اگر مدیران امنیت سایبری را صرفاً یک هزینه فنی ببینند، سازمان در برابر تهدیدهای جدی آسیبپذیر خواهد بود.
امروزه بسیاری از چارچوبهای معتبر امنیتی تأکید میکنند که امنیت سایبری بخشی از حاکمیت سازمانی (Governance) است و باید در کنار مدیریت ریسک و استراتژی کسبوکار قرار بگیرد.
واحد منابع انسانی نقش کلیدی و اغلب نادیدهگرفتهشدهای در امنیت سایبری دارد. از استخدام افراد جدید گرفته تا قطع دسترسی کارکنان جداشده، همه این فرآیندها مستقیماً با امنیت اطلاعات در ارتباطاند.
برای مثال:
بیتوجهی به همین موارد ساده، بارها باعث نشت اطلاعات و حملات داخلی شده است.
.png)
در گذشته تمرکز امنیت سایبری روی «محافظت از مرز شبکه» بود؛ اما امروز با رایانش ابری، دورکاری و ابزارهای SaaS، مرز مشخصی وجود ندارد. به همین دلیل، سازمانها به سمت مدلهایی مثل Zero Trust حرکت کردهاند؛ مدلی که فرض میکند هیچ کاربر یا سیستمی ذاتاً قابل اعتماد نیست.
در این مدل، همه بدون استثنا باید احراز هویت شوند و رفتارشان بهصورت مداوم بررسی شود.
سازمانهای موفق، امنیت سایبری را به یک فرهنگ تبدیل میکنند، نه یک چکلیست فنی. این یعنی:
وقتی امنیت سایبری به بخشی از DNA سازمان تبدیل شود، احتمال موفقیت حملات بهطور چشمگیری کاهش پیدا میکند.
امنیت سایبری دیگر فقط مسئلهای فنی یا محدود به تیم IT نیست؛ بلکه یک مسئولیت مشترک سازمانی است. از مدیرعامل تا کارمند تازهوارد، همه در حفظ یا تضعیف امنیت نقش دارند. سازمانهایی که این واقعیت را بپذیرند و امنیت را در ساختار، فرهنگ و تصمیمهای خود نهادینه کنند، نهتنها ایمنتر خواهند بود، بلکه اعتماد مشتریان و شرکای خود را نیز حفظ خواهند کرد.
برای مطالعه مقالات بیشتر به سایت خانه متاورس ایران سر بزنید.