هوش مصنوعی و بداهه‌نوازی بومی

هوش مصنوعی و بداهه‌نوازی بومی

پژوهشی تازه که در آکسیو منتشر شده است، تعاملات خلاقانه بین انسان و هوش مصنوعی را در اجراهای بداهه موسیقی بومی بررسی می‌کند و سؤال‌هایی درباره هویت فرهنگی، قدرت و خودمختاری در این حوزه مطرح می ‌کند.

اندازه متن

هوش مصنوعی در خدمت بداهه‌نوازی موسیقی بومی

مطالعه «When Strings Tug at Algorithm: Human-AI Sovereignty and Entanglement in Nomadic Improvisational Music Performance» در بستر arXiv، به نقد و بررسی نقش AI در اجرای موسیقی بداهه دوتارِ کوچ‌نشینان آسیای مرکزی می‌پردازد.
در این پژوهش، ابزار هوش مصنوعی به عنوان «دستیار الگوریتمیک» معرفی می‌شود که عملکرد آن به‌صورت بلادرنگ بر مبنای داده‌های اجرای انسانی شکل می‌گیرد، اما در عین حال پرسش‌هایی درباره «خودمختاری انسانی» و «سلطه محاسباتی» را نیز به همراه دارد.


چالش هویت فرهنگی و قدرت در تعامل آدم–ماشین

نویسنده این پژوهش به یک تنش فرهنگی اشاره می‌کند: چگونه می‌توان از هوش مصنوعی استفاده کرد بدون اینکه هویت بومی هنرمندانِ موسیقی سنتی، تحت تأثیر الگوریتم‌ها قرار بگیرد؟ در اجرای دوتار، نوازندگان گاهی پیشنهادهای الگوریتمی را می‌پذیرند و گاهی رد می‌کنند انتخاب‌هایی که نشان‌دهنده‌ی کنش‌گری (agency) انسانی و مقاومت فرهنگی هستند. 
این کار، فراتر از یک تجربه فنی، به عنوان «عمل دکولونیال» (decolonial praxis) دیده می‌شود؛ یعنی بازآرایی قدرت در رابطه با فناوری، به سمتی که ماشین‌ها فقط ابزار بازتاب‌دهنده انسان نباشند بلکه بستری برای بقا و مقاومت فرهنگی باشند.



نمونه‌های دیگر همکاری خلاقانه انسان و AI

پژوهش دیگری در arXiv با عنوان «Revival: Collaborative Artistic Creation through Human-AI Interactions in Musical Creativity» به همکاری موسیقایی انسان و عامل‌های هوش مصنوعی می‌پردازد. در این پروژه، نوازندگان انسانی (پرسکاشن، الکترونیک) و عامل‌های AI به‌صورت بداهه با هم اجرا می‌کنند؛ عامل‌های هوش مصنوعی بر مبنای آثار گذشته و سبک‌های ترکیبی، پاسخ شنیداری تولید می‌کنند. 
همچنین سیستم‌های AI دیگری مانند MACAT و MACataRT توسعه یافته‌اند که برای بداهه‌نوازی طراحی شده‌اند و احترام به اصالت موسیقایی انسان را در اولویت قرار می‌دهند. 


ابعاد فرهنگی و اخلاقی این تعامل

این پژوهش‌ها نشان می‌دهند که ورود هوش مصنوعی به موسیقی بومی، نه فقط یک انقلاب تکنولوژیک بلکه یک چالش فرهنگی است:

  • نگرانی از «از بین رفتن اصالت»: برخی هنرمندان ممکن است احساس کنند که هوش مصنوعی هویت فرهنگی آن‌ها را کم‌رنگ می‌کند.

  • قدرت الگوریتمی: آیا ابزارهای هوش مصنوعی، بازتاب‌دهنده‌ی فقط انسان‌اند یا می‌توانند خود خلاقیت فرهنگ بومی را شکل دهند؟

  • امکان مقاومت و آفرینش مجدد: این سیستم‌ها می‌توانند به بسترهایی برای “بازآفرینی فرهنگی” تبدیل شوند، جایی که هنرمندان بومی با الگوریتم‌ها تعامل داشته باشند بدون اینکه تسلیم آن‌ها شوند.


آینده تعامل فرهنگ و فناوری

پژوهش‌هایی این‌چنینی به ما نشان می‌دهند که هوش مصنوعی در موسیقی بومی می‌تواند دوگانه باشد: هم به عنوان ابزار نوآوری و هم به عنوان چالش‌گر هویت فرهنگی. آینده‌ای که در آن انسان و ماشین به‌صورت مشارکتی نواخته می‌شوند، مستلزم طراحی ابزارهایی است که قدرت انسانی را تضعیف نکنند بلکه آن را ارتقا دهند با احترام به میراث، خلاقیت و مقاومت بومی.

برای مطالعه مقالات بیشتر به سایت خانه متاورس ایران سر بزنید.


دنبال اخبار بیشتر باشید…

نویسنده مهدی خسروی
درباره نویسنده مهدی خسروی