جذب سرمایه برای آینده بلاکچین حریم خصوصی

جذب سرمایه برای آینده بلاکچین حریم خصوصی

پروژه‌ای با جذب سرمایه سنگین، مسیر تازه‌ای برای بلاکچین حریم خصوصی باز کرده. هدفش چیه؟ ساخت یه شبکه مالی امن‌تر و شخصی‌تر برای همه

اندازه متن

مقاله جامع بلاک‌چین: فناوری، کاربردها و آینده


 تاریخچه بلاک‌چین
 تولد بیت‌کوین و ساتوشی ناکاموتو (۲۰۰۸)
 تحولات اولیه (۲۰۱۰-۲۰۱۴)
 ظهور اتریوم و قراردادهای هوشمند (۲۰۱۵ به بعد)
بلاک‌چین نسل سوم و تحولات اخیر
 اصول و مفاهیم کلیدی بلاک‌چین
 بلاک‌ها و زنجیره (Blocks and the Chain)


مهر زمانی (Timestamp): زمانی که بلاک ایجاد شده است.
هش بلاک قبلی (Previous Block Hash): این شناسه رمزنگاری‌شده، بلوک فعلی را به طور محکم به بلوک قبلی خود متصل می‌کند و زنجیره را تشکیل می‌دهد.
 تراکنش‌ها (Transactions)
رمزنگاری و هشینگ (Cryptography and Hashing)
هشینگ (Hashing): یک تابع هش (مانند SHA-256 در بیت‌کوین) یک ورودی (داده‌ای به هر اندازه، چه یک کلمه و چه کل یک کتاب) را گرفته و یک خروجی با طول ثابت و منحصر به فرد به نام "هش" تولید می‌کند.


ویژگی‌های اصلی هشینگ:


 اجماع (Consensus Mechanisms)
الف) اثبات کار (Proof of Work - PoW)
ب) اثبات سهام (Proof of Stake - PoS)
ج) سایر مکانیزم‌ها
دفتر کل توزیع‌شده (Distributed Ledger Technology - DLT)
 غیرمتمرکزسازی (Decentralization)
 ناهمگونی (Immutability)
انواع بلاک‌چین
بلاک‌چین‌های عمومی (Public Blockchains)
 بلاک‌چین‌های خصوصی (Private Blockchains)
 کنسرسیوم بلاک‌چین‌ها (Consortium Blockchains)
 کاربردهای بلاک‌چین
 ارزهای دیجیتال (Cryptocurrencies)
 قراردادهای هوشمند (Smart Contracts)
 مدیریت زنجیره تأمین (Supply Chain Management)
 سیستم‌های رای‌گیری (Voting Systems)
 مدیریت هویت دیجیتال (Digital Identity Management)
 اینترنت اشیاء (IoT)
 متاورس و NFTها (Metaverse and NFTs)
 مزایا و معایب بلاک‌چین
مزایای اصلی
الف) امنیت بالا و ناهمگونی
ب) شفافیت و ردیابی
ج) عدم نیاز به واسطه (Disintermediation)
د) مقاومت در برابر سانسور و خرابی
 معایب و چالش‌ها
الف) مقیاس‌پذیری (Scalability)
ب) مصرف انرژی (در PoW)
ج) پیچیدگی فنی و پذیرش کاربران
د) مسائل قانونی و نظارتی
ه) اندازه داده‌ها
 آینده بلاک‌چین: پیش‌بینی‌ها و روندهای آتی
 تمرکز بر مقیاس‌پذیری (Layer 2 Solutions)
 تکامل امور مالی غیرمتمرکز (DeFi 2.0)
 تمرکززدایی سازمانی (Enterprise Adoption)
 تعامل‌پذیری (Interoperability)
 هوش مصنوعی و بلاک‌چین (AI & Blockchain)

فناوری بلاک‌چین (Blockchain) که شاید بتوان آن را به عنوان یکی از نوآوری‌های انقلابی قرن بیست و یکم نام برد، در ابتدا به عنوان زیربنای ارز دیجیتال بیت‌کوین مطرح شد. اما دامنه تأثیرگذاری آن به سرعت از حوزه مالی فراتر رفته و اکنون به عنوان یک زیرساخت بنیادین برای تحولات دیجیتال آینده شناخته می‌شود. بلاک‌چین در هسته خود یک دفتر کل توزیع‌شده (Distributed Ledger) است که اطلاعات را به صورت ایمن، شفاف و تغییرناپذیر ثبت می‌کند.
این فناوری با حل معضل اعتماد در محیط‌های دیجیتالی که افراد یا نهادها یکدیگر را نمی‌شناسند، پتانسیل دگرگون‌سازی صنایعی چون امور مالی، زنجیره تأمین، مراقبت‌های بهداشتی، دولت الکترونیک و مالکیت دیجیتال را دارد. ماهیت غیرمتمرکز و رمزنگاری‌شده آن، امکان تبادل ارزش و اطلاعات را بدون نیاز به واسطه‌های متمرکز مانند بانک‌ها یا دولت‌ها فراهم می‌آورد. هدف این مقاله ارائه یک درک جامع و عمیق از چیستی بلاک‌چین، اصول فنی آن، کاربردهای گسترده و چشم‌انداز آینده آن است.
ریشه‌های مفهومی بلاک‌چین به دهه‌های ۱۹۹۰ بازمی‌گردد، جایی که تلاش‌هایی برای ایجاد یک سیستم زنجیره‌ای از بلوک‌های داده رمزنگاری‌شده برای جلوگیری از دستکاری زمان‌بندی اسناد صورت گرفت. با این حال، تحقق عملی این ایده تا سال ۲۰۰۸ صبر کرد.
در اکتبر ۲۰۰۸، فرد یا گروهی ناشناس با نام مستعار ساتوشی ناکاموتو مقاله‌ای سفید با عنوان "بیت‌کوین: یک سیستم پول الکترونیکی همتا به همتا" (Bitcoin: A Peer-to-Peer Electronic Cash System) منتشر کرد. این مقاله نه تنها یک ارز دیجیتال جدید را معرفی کرد، بلکه روشی برای حل مشکل خرج کردن مضاعف (Double Spending) در سیستم‌های دیجیتال بدون نیاز به مرجع مرکزی (بانک) را ارائه داد:


فناوری بلاک‌چین.


بلاک‌چین بیت‌کوین به عنوان اولین نمونه موفق از دفتر کل توزیع‌شده غیرمتمرکز شناخته می‌شود که از مکانیسم اجماع اثبات کار (Proof of Work) برای تأمین امنیت شبکه استفاده می‌کرد. در ژانویه ۲۰۰۹، اولین بلوک (بلاک پیدایش یا Genesis Block) استخراج شد.
در سال‌های اولیه، بلاک‌چین عمدتاً مترادف با بیت‌کوین بود. تمرکز اصلی بر روی تبدیل شدن بیت‌کوین به یک سیستم پرداخت بود. در این دوره، توسعه‌دهندگان با چالش‌هایی مانند مقیاس‌پذیری (اندازه کوچک بلاک‌ها و سرعت پایین تراکنش) مواجه شدند.
بزرگترین تحول پس از بیت‌کوین، ظهور اتریوم (Ethereum) در سال ۲۰۱۵ بود. ویتالیک بوترین، بنیانگذار اتریوم، مفهوم بلاک‌چین را از صرفاً یک دفتر کل برای ثبت تراکنش‌های مالی فراتر برد و آن را به یک "کامپیوتر جهانی غیرمتمرکز" تبدیل کرد. معرفی قراردادهای هوشمند (Smart Contracts) امکان اجرای خودکار قراردادها و ساخت برنامه‌های غیرمتمرکز (DApps) را فراهم ساخت. این نقطه عطف، آغاز عصر "بلاک‌چین نسل دوم" بود.
پس از اتریوم، تمرکز توسعه‌دهندگان بر رفع نواقص نسل قبلی، به ویژه مقیاس‌پذیری و کارایی، متمرکز شد. این امر منجر به ظهور نسل سوم بلاک‌چین‌ها (مانند سولانا، کاردانو، پولکادوت) شد که اغلب از مکانیسم‌های اجماع کارآمدتر (مانند اثبات سهام) استفاده می‌کنند و توانایی پردازش هزاران تراکنش در ثانیه را هدف قرار داده‌اند. همچنین، ظهور سازمان‌های خودمختار غیرمتمرکز (DAO)، امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) و توکن‌های غیرقابل تعویض (NFT) نشان‌دهنده بلوغ اکوسیستم بلاک‌چین است.
بلاک‌چین مجموعه‌ای از فناوری‌های ترکیبی است که با همکاری یکدیگر، سیستم غیرمتمرکز و امنی را ایجاد می‌کنند. درک این مفاهیم برای درک قدرت این فناوری حیاتی است.


بلاک (Block): هر بلاک مجموعه‌ای از داده‌ها است که شامل موارد زیر است:

تراکنش‌های تأیید شده: لیستی از عملیات‌هایی که اخیراً در شبکه انجام شده است (مثلاً انتقال پول یا اجرای یک قرارداد هوشمند).
زنجیره (Chain): ترتیب زمانی این بلاک‌ها که از طریق هش‌ها به هم متصل شده‌اند، زنجیره را می‌سازد. تغییر دادن یک تراکنش در یک بلوک قدیمی نیازمند محاسبه مجدد هش آن بلوک و همچنین هش تمام بلوک‌های بعدی است که از نظر محاسباتی عملاً غیرممکن می‌سازد.
تراکنش‌ها عملیاتی هستند که کاربران در شبکه انجام می‌دهند. در ساده‌ترین شکل، یک تراکنش شامل فرستنده، گیرنده، مبلغ و امضای دیجیتال فرستنده است. این تراکنش‌ها ابتدا در شبکه پخش شده و سپس توسط ماینرها یا اعتبارسنج‌ها جمع‌آوری و در یک بلاک جدید قرار داده می‌شوند.
امنیت بلاک‌چین کاملاً وابسته به رمزنگاری است.

  • قطعی بودن: ورودی یکسان، همیشه خروجی یکسان می‌دهد.

  • مقاومت در برابر پیش‌تصویر: غیرممکن است که بتوان ورودی اصلی را از روی هش آن حدس زد.
  • تغییرپذیری (Avalanche Effect): کوچکترین تغییر در ورودی، منجر به تغییری اساسی در خروجی می‌شود.

هش بلاک قبلی، که در بلاک فعلی ذخیره می‌شود، پیوند اجباری و غیرقابل تغییر بین بلوک‌ها را تضمین می‌کند.
اجماع مکانیزمی است که تضمین می‌کند همه شرکت‌کنندگان در شبکه بر سر وضعیت نهایی دفتر کل توافق دارند، حتی اگر برخی از آن‌ها مخرب باشند.
این اولین مکانیسم اجماع است که توسط بیت‌کوین استفاده شد. ماینرها برای افزودن بلاک جدید به زنجیره، باید یک مسئله ریاضی بسیار دشوار (یافتن یک عدد تصادفی به نام نانس) را حل کنند که نیازمند قدرت محاسباتی بالا و مصرف انرژی است. اولین ماینری که راه حل را پیدا کند، حق اضافه کردن بلاک و دریافت پاداش را دارد.
در این مکانیسم، ماینرها با "سهام" یا مقدار کوینی که در شبکه قفل کرده‌اند، شانس خود را برای تأیید تراکنش‌ها و ایجاد بلاک‌های جدید افزایش می‌دهند. این روش بسیار کارآمدتر از نظر انرژی است و پیچیدگی محاسباتی را حذف می‌کند.
شامل اثبات نمایندگی سهام (DPoS)، اثبات اعتبار (PoA)، و اثبات ظرفیت (PoC) که هر کدام برای نیازهای خاص شبکه‌های مختلف بهینه‌سازی شده‌اند.
برخلاف بانک‌های سنتی که دفتر کل خود را در سرورهای مرکزی نگهداری می‌کنند، بلاک‌چین یک DLT است. نسخه کاملی از این دفتر کل بر روی هزاران کامپیوتر (نود) در سراسر جهان توزیع می‌شود. این توزیع تضمین می‌کند که هیچ نقطه شکست واحدی وجود ندارد؛ اگر یک نود از کار بیفتد، شبکه همچنان فعال است.
عدم تمرکز به این معنی است که قدرت و کنترل بر شبکه به جای یک نهاد واحد، بین تمام شرکت‌کنندگان توزیع می‌شود. این امر مزایای متعددی از جمله مقاومت در برابر سانسور، افزایش شفافیت و کاهش ریسک‌های مرتبط با سوءاستیصال مرکزی را به همراه دارد.
ناهمگونی به معنای تغییرناپذیر بودن داده‌های ثبت شده است. هنگامی که یک بلاک به زنجیره اضافه می‌شود، داده‌های آن برای همیشه ثبت شده و نمی‌توانند حذف یا ویرایش شوند. این ویژگی توسط ترکیب رمزنگاری، توزیع و مکانیسم اجماع تضمین می‌شود. برای تغییر یک رکورد، مهاجم باید بیش از ۵۱ درصد از قدرت محاسباتی (در PoW) یا سهام (در PoS) شبکه را کنترل کند، که در شبکه‌های بزرگ و تثبیت شده بسیار هزینه‌بر و بعید است.

بلاک‌چین‌ها بر اساس سطح دسترسی و نحوه مدیریت، به سه دسته اصلی تقسیم می‌شوند که هر کدام کاربردهای خاص خود را دارند.
این شبکه‌ها کاملاً بدون نیاز به مجوز (Permissionless) هستند. هر کسی می‌تواند بدون نیاز به تأیید هویت، به شبکه بپیوندد، تراکنش‌ها را ارسال کند، نود را اجرا کند یا در فرآیند اجماع مشارکت نماید.


  • ویژگی‌ها: بالاترین سطح غیرمتمرکزسازی، شفافیت کامل (تمام تراکنش‌ها قابل مشاهده هستند)، مقاومت بسیار بالا در برابر سانسور.

  • نمونه‌ها: بیت‌کوین، اتریوم.
  • چالش: معمولاً مقیاس‌پذیری پایین‌تر و سرعت تراکنش کندتر نسبت به انواع دیگر.
    این شبکه‌ها مجاز (Permissioned) هستند و توسط یک سازمان واحد کنترل می‌شوند. اعضا برای مشارکت باید مجوز داشته باشند و هویت آن‌ها از قبل تأیید شده است.

  • ویژگی‌ها: کنترل متمرکز، سرعت بالا، مقیاس‌پذیری عالی، حفظ حریم خصوصی داده‌ها.
  • کاربرد: مناسب برای فرآیندهای داخلی سازمانی که نیاز به اعتماد کامل به یک مرجع مرکزی دارند اما همچنان به مزایای دفتر کل مشترک نیاز دارند.
  • نمونه‌ها: Hyperledger Fabric (در برخی پیکربندی‌ها).
    این نوع، حد واسطی بین بلاک‌چین عمومی و خصوصی است. مدیریت شبکه توسط یک گروه از سازمان‌های از پیش تعیین شده (کنسرسیوم) به اشتراک گذاشته می‌شود. این مدل مجاز گروهی است.

  • ویژگی‌ها: غیرمتمرکزسازی تا حدی بالا، امنیت و سرعت بالا، مناسب برای همکاری بین چندین شرکت در یک صنعت خاص (مثلاً بانک‌ها یا شرکت‌های لجستیک).
  • نمونه‌ها: R3 Corda، برخی از پیاده‌سازی‌های Hyperledger.
    پتانسیل بلاک‌چین در توانایی آن برای ایجاد "سیستم‌های اعتماد" جدید، باعث شده است که در طیف گسترده‌ای از صنایع مورد توجه قرار گیرد.
    بنیادی‌ترین کاربرد بلاک‌چین، ایجاد پول دیجیتال غیرمتمرکز است.

  • بیت‌کوین: به عنوان طلای دیجیتال و ابزار ذخیره ارزش عمل می‌کند.
  • اتریوم و آلت‌کوین‌ها: علاوه بر ارزش ذخیره، برای تأمین مالی برنامه‌های غیرمتمرکز، پرداخت هزینه‌های شبکه (گس) و مشارکت در حاکمیت شبکه استفاده می‌شوند.
    قراردادهای هوشمند برنامه‌های کامپیوتری هستند که روی بلاک‌چین ذخیره و اجرا می‌شوند. این قراردادها در صورت تحقق شرایط از پیش تعیین شده، به طور خودکار اجرا می‌شوند، بدون نیاز به دخالت انسان یا واسطه قانونی.

  • عملکرد: اگر (A) انجام شود، آنگاه (B) به طور خودکار اجرا شود.
  • اهمیت: اتوماسیون فرآیندهای پیچیده، کاهش هزینه‌های حقوقی و حذف ریسک سوءاستفاده از طرفین قرارداد.

بلاک‌چین شفافیت بی‌سابقه‌ای را به فرآیند ردیابی کالاها ارائه می‌دهد.
  • ردیابی: از مواد اولیه تا مصرف‌کننده نهایی، هر مرحله (تولید، حمل و نقل، انبارداری) به صورت یک تراکنش غیرقابل تغییر در بلاک‌چین ثبت می‌شود.
  • مزایا: تأیید اصالت محصول (مبارزه با کالای تقلبی)، بهبود ایمنی مواد غذایی (امکان ردیابی فوری منبع آلودگی)، و افزایش پاسخگویی.
    استفاده از بلاک‌چین می‌تواند فرآیندهای رأی‌گیری را بسیار امن‌تر و شفاف‌تر کند.

  • ایمنی: رأی‌ها به صورت رمزنگاری شده ثبت می‌شوند و غیرقابل دستکاری هستند (ناهمگونی).

  • شفافیت: هر شهروند می‌تواند تأیید کند که رأی او به درستی ثبت شده است، بدون اینکه هویت او آشکار شود (حفظ ناشناسیت).

  • دسترسی: افزایش مشارکت از طریق رأی‌گیری الکترونیکی امن.
    بلاک‌چین امکان ایجاد هویت خود-حاکم (Self-Sovereign Identity - SSI) را فراهم می‌کند. در این مدل، افراد کنترل کامل بر داده‌های هویتی خود (مانند گواهینامه رانندگی، سوابق تحصیلی) را به دست می‌آورند و تنها در صورت نیاز، اجازه دسترسی به طرف سوم را صادر می‌کنند، نه اینکه داده‌ها را در اختیار سرویس‌های متمرکز قرار دهند.
    دستگاه‌های IoT حجم عظیمی از داده تولید می‌کنند. بلاک‌چین می‌تواند این داده‌ها را به صورت ایمن و با قابلیت حسابرسی ذخیره کند و امکان تبادل داده بین دستگاه‌ها را به صورت خودکار و بدون نیاز به سرورهای مرکزی فراهم آورد.
    توکن‌های غیرقابل تعویض (NFTs) مبتنی بر بلاک‌چین (معمولاً اتریوم) گواهی دیجیتالی مالکیت منحصربه‌فردی هستند.

  • مالکیت دیجیتال: NFTها امکان اثبات مالکیت دارایی‌های دیجیتال (هنر، موسیقی، آیتم‌های درون بازی) را فراهم می‌کنند و زمینه ساز اقتصاد متاورس هستند.
  • توکنی‌سازی دارایی‌ها: املاک و مستغلات، سهام و سایر دارایی‌های فیزیکی نیز در حال توکنی‌سازی شدن هستند که نقدشوندگی و قابلیت تقسیم آن‌ها را افزایش می‌دهد.


مانند هر فناوری نوینی، بلاک‌چین نیز مجموعه‌ای از مزایای تحول‌آفرین و چالش‌های جدی برای پذیرش گسترده دارد.
به دلیل استفاده از رمزنگاری پیشرفته و توزیع داده‌ها بر روی هزاران نود، شبکه بلاک‌چین در برابر تقلب و دستکاری‌های خارجی بسیار مقاوم است. داده‌های ثبت شده تغییرناپذیرند.
در بلاک‌چین‌های عمومی، تمام تراکنش‌ها به صورت عمومی قابل مشاهده هستند (البته با حفظ ناشناس ماندن هویت واقعی کاربران). این شفافیت، حسابرسی و نظارت را تسهیل می‌کند.
بلاک‌چین نیاز به نهادهای متمرکز (مانند بانک‌ها، وکلا یا دولتمندان) برای تأیید و تسهیل تراکنش‌ها را از بین می‌برد. این امر منجر به کاهش هزینه‌ها و افزایش سرعت فرآیندها می‌شود.
به دلیل ماهیت غیرمتمرکز، هیچ قدرت واحدی نمی‌تواند تراکنش‌ها را مسدود کند یا شبکه را خاموش سازد. شبکه در برابر خرابی‌های محلی مقاوم است.

این بزرگترین چالش فنی بلاک‌چین‌های نسل اول است. شبکه‌هایی مانند بیت‌کوین در هر ثانیه تنها تعداد محدودی تراکنش را پردازش می‌کنند (TPS پایین)، که این سرعت برای پذیرش جهانی در مقابل سیستم‌های پرداخت سنتی ناکافی است. راه‌حل‌هایی مانند شبکه‌های لایه ۲ (Layer 2) برای غلبه بر این مشکل در حال توسعه هستند. مکانیسم اجماع اثبات کار (PoW) به دلیل نیاز به قدرت محاسباتی بالا برای حل مسائل ریاضی، انرژی بسیار زیادی مصرف می‌کند که نگرانی‌های عمده زیست‌محیطی ایجاد کرده است. مهاجرت شبکه‌های بزرگ به PoS در حال کاهش این مشکل است. درک مفاهیمی مانند کلیدهای خصوصی، آدرس‌ها و هزینه‌های گس برای کاربران عادی دشوار است. از دست دادن کلید خصوصی می‌تواند به معنای از دست دادن همیشگی دارایی‌ها باشد، زیرا هیچ مرجع مرکزی برای بازیابی وجود ندارد. فقدان چارچوب‌های قانونی مشخص در بسیاری از حوزه‌های قضایی، مانع اصلی پذیرش بلاک‌چین در صنایع سنتی است. مسائلی مانند مالیات، مبارزه با پولشویی (AML) و حمایت از مصرف‌کننده در حوزه دارایی‌های دیجیتال هنوز کاملاً حل نشده‌اند با گذشت زمان، حجم دفتر کل (زنجیره) به طور مداوم افزایش می‌یابد و اجرای یک نود کامل می‌تواند برای سخت‌افزارهای معمولی دشوار شود، که این امر به طور بالقوه می‌تواند منجر به تمرکزگرایی در میان کسانی شود که می‌توانند نودهای کامل را اجرا کنند آینده بلاک‌چین نه تنها در تکمیل زیرساخت‌های موجود، بلکه در گسترش کاربردها به حوزه‌های جدید است روندهای آتی به وضوح نشان می‌دهند که حل مشکل مقیاس‌پذیری اولویت اصلی است. راه‌حل‌های لایه ۲ (مانند رول‌آپ‌ها در اتریوم) تراکنش‌ها را خارج از زنجیره اصلی پردازش کرده و تنها خلاصه‌ای از نتایج را به لایه اصلی ارسال می‌کنند، که این امر منجر به تراکنش‌های سریع‌تر و ارزان‌تر می‌شود.

DeFi در حال بلوغ است و به سمت نهادینه‌شدن حرکت می‌کند. آینده DeFi شامل ترکیب با ساختارهای مالی سنتی (RWA Tokenization)، افزایش امنیت و انطباق بیشتر با مقررات خواهد بود. هدف، ایجاد یک سیستم مالی جهانی، شفاف و ۲۴ ساعته است.
بلاک‌چین‌های مجاز و کنسرسیوم‌ها نقش مهم‌تری در بهبود کارایی زنجیره‌های تأمین بین‌المللی، تبادل داده‌های بهداشتی و تسویه حساب‌های بین‌بانکی خواهند داشت. تمرکز از ارزهای دیجیتال به سمت توکن‌سازی دارایی‌های واقعی (RWA) تغییر خواهد کرد.
بلاک‌چین‌های مجزا (مانند اتریوم، سولانا و پولکادوت) باید بتوانند بدون مشکل با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. پروژه‌های پل (Bridge) و پروتکل‌های تعامل‌پذیری، کلید ایجاد یک وب غیرمتمرکز واحد را در دست دارند.
تلاقی این دو فناوری بسیار امیدوارکننده است. بلاک‌چین می‌تواند به عنوان یک لایه اعتماد برای داده‌هایی که توسط هوش مصنوعی استفاده می‌شوند، عمل کند تا از دستکاری داده‌های آموزشی جلوگیری شود. همچنین، قراردادهای هوشمند می‌توانند برای مدیریت خودکار مدل‌های هوش مصنوعی در محیط‌های غیرمتمرکز به کار روند.


نتیجه گیری


فناوری بلاک‌چین فراتر از یک حباب رسانه‌ای است؛ این یک پیشرفت ساختاری در نحوه سازماندهی اعتماد و تبادل ارزش در دنیای دیجیتال است. با ارائه یک دفتر کل توزیع‌شده، غیرمتمرکز و تغییرناپذیر، بلاک‌چین این امکان را فراهم آورده است که واسطه‌های متمرکز قدرت خود را از دست بدهند و قدرت به کاربران بازگردد.
اگرچه چالش‌های مهمی نظیر مقیاس‌پذیری، مصرف انرژی (در مدل‌های قدیمی) و پیچیدگی‌های نظارتی همچنان وجود دارند، پیشرفت‌های سریع در مکانیسم‌های اجماع و توسعه راه‌حل‌های لایه ۲ نشان می‌دهد که جامعه توسعه‌دهندگان به طور فعال در حال غلبه بر این موانع هستند.
بلاک‌چین پتانسیل دگرگون‌سازی سیستم‌های مالی، حکمرانی، مالکیت دیجیتال و زیرساخت‌های داده‌ای را دارد. آینده احتمالاً ترکیبی از بلاک‌چین‌های عمومی برای شفافیت و غیرمتمرکزسازی کامل و بلاک‌چین‌های مجاز برای کاربردهای سازمانی با نیازهای نظارتی خاص خواهد بود. در نهایت، بلاک‌چین در حال تبدیل شدن از یک پدیده مالی صرف به یک ستون فقرات اساسی برای وب آینده (Web3) است.


برای مطالعه مقالات بیشتر به سایت خانه متاورس ایران سر بزنید.


دنبال اخبار بیشتر باشید…

نویسنده عسل خجسته
درباره نویسنده عسل خجسته